خلوت گاه



سلام

امروز خیلی حالم بد بود

رفتم زیارت شهدا و امامزاده

بعدم هیات داخل امامزاده.

خیلی خوب بود.فاطمیه انگار شروع شده برام

راحت گریه کردم راحت اشک هامو پاک کردم راحت یادت کردم

بابت حس و حال بدت نمیدونم چی بگم ولی یادمه قبلا بااین حرفم اروم میشی 

ان الله معنا

 


سلام

دلم تنگ شده.خیلی زیاد.میگن قدر لحظاتی که دارید زندگی میکنید را بدانید شاید در اینده دلتون براش تنگ شد.

من اینجوری ام؛ دلم برای گذشته ها تنگ شده.برای اینکه کنار خانوادم بنشینم.

برای اینکه بهشون نگاه کنم باهاشون بلندبلند بخندم

روزها دنبال کار توی خیابان های تهران نظاره گر شلوغی ها هستم و بقیه نظاره گر تنهایی هام.

بعد از شب یلدا پیشش نرفتم

امشب قرار گذاشتیم از همدیگه جدا بشیم و به آخر خط رسیده ایم

میگه من پشیمانم ؛ یا میگه دانشگاه و هدف هام توی زندگیم خیلی مهمتر از تو هستند

هیچ راه فراری ندارم؛ نه به جلو و نه به عقب

ماه های اول مادرم هر روز بهم زنگ میزد.الان هفته ای یک بار هم زنگ نمیزند.شاید اونم از من دل کنده.

بابام که

انگار همین جا ،کنج این اتاق تاریک ،روی تختی که هزاران بار پهلو به پهلو شده ام؛ روزگارم قفل شده است

دست درد امانم را بریده.داروخانه گفت برای اعصاب است و باید دکتر بری.نمیداند که دکتر رفتن پول میخواهدولی من با چفیه کربلا رفتنم محکم بسته امخوب میشود

از لحظاتی که کنار خانواده ات هستی لذت ببر

در هوایی که پدر و مادرت نفس میکشند نفس بزن و قدر لحظاتی که به چشم نمی آیند را بدان

کاش هیچوقت تیر نود و هفت نمیشد.

امتحان سختی است که جانم را میگیرد

#حال_بد


سلام

شب شهادت حضرت زهراست.حس و حال خاصی ست.

فاطمیه همونقدر برام خاص و مهمه که محرم مهمه.

چندین شبه تنهام.منصور رفته رفسنجان

تنهایی هم خوبه هم بد.گاهی حس میکنم حنجرم وجود نداره

گاهی هم ساعت ها فکر میکنم و کسی نیست بگه جاوید کجایی چته

فکر میکنم به این سالهایی که گذشتند

به اجماع کامل رسیدم که زندگیم با کسیکه میگه یا یخچال ساید بخر یا طلاق

به آخر رسیده

لپ تابم و طلاهایی ک خریدم رو میخوام بگیرم ازش وگرنه یک ماه پیش طلاقش داده بودم.

روزهایی که باید بهترین خاطراتم ثبت میشدن با بدترین استرس ها و بدترین خاطرات گذشتند.بقول یه بنده خدایی زن گیر میاد ولی مادر و پدر نه

میخوام هرجور شده تااخر امسال زندگیم رو سرو سامان بدم و یه سال جدید رو با تفاوت های اشکار و ارامش شروع کنم.

اینجا ننوشتم چون نمیخوام بهم بریزی.چون نمیخوام هر روز اینجا سر بزنی و منتظر باشی و دغدغت بشم.بلای جدید نشم برات

تو هم دلت خواست بنویس.من چه بنویسی چه ننویسی سر میزنم

راستی فاطمیه هم تمام شد.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

نیلو گرافیک توریستی و گردشگری درخت نارون اخذ ویزا تمامی خدمات کسب و کار به صورت آنلاین سبک زندگي ابوالقاسم کریمی آموزش طراحي سايت